لینک کانال انشای دهم @enshay100
برای دانلود به تلگرام زیر مراجعه کلیک کنید
https://t.me/joinchat/AAAAAFNY7wgSYaQ7XNY--Q
نام:موسى بن جعفر.
کنیه: ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل.
القاب: کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.
نکته:امام موسی کاظم علیه السلام در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است.
منصب: معصوم نهم و امام هفتم شیعیان.
تاریخ ولادت امام موسی کاظم:هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نیز سال 129 را ذکر کردند.
محل تولد امام موسی کاظم: ابواء (منطقهاى در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابىطالب علیهم السلام.
نام مادر امام موسی کاظم:حمیده مصفّاة. نامهاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احکام دینى به ایشان ارجاع مىداد. و دربارهاش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتى که از خداى متعال براى من و حجت پس از من است.»
مدت امامت امام موسی کاظم: از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید.
تاریخ و علت شهادت امام موسی کاظم: 25 رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، به وسیله زهرى که در زندان سندى بن شاهک به دستور هارون الرشید به آن حضرت خورانیده شد.
محل دفن: مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است.
عید نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب می کند یادآور می شود که : «آن روز که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».
آداب و رسوم عید نوروز در ایران:
مراسم چهار شنبه سوری قبل از عید نوروز :یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوری " است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گویند.
برگزاری چهارشنبه سوری، که در همهً
شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه ی
سال ( یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بیرون از خانه، جلو در، در
فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می
پرند و با گفتن : " زردی من از تو، سرخی تو از من "، بیماری ها و ناراحتی
ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو و عید نوروز را
با آسودگی و شادی آغاز کنند.
تا زمانی که از ظرف های سفالین چون،
کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، پس از خانه تکانی، کوزهً کهنه
ای از پشت بام خانه به کوچه می انداختند؛
کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته
بودند. اسفند دود کردن و آجیل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوی و
گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها برای نیت خود تفاًول زدن. ) و
" قاشق زنی " ( معمولا زنان روی خود را می پوشانند و با قاشق، یا کلید به
خانه ها در می زنند، صاحب خانه شیرینی، میوه و یا پول در ظرف آنها می
گذارد. ) نیز از باورها و رسم هایی است که به ویژه در بین نوجوانان، هنوز
به کلی فراموش نشده است.و این رسم ها و باورها در شهرهای مختلف با یکدیگر
متفاوت اند.
به نام خدا انشا خود را درباره کتاب اغاز میکنم
کتابها نه فقط مرکبی نوشته شده بر کاغذ هستند، بلکه گویندگانی هستند که با شنونده خود سخن میگویند.
در واقع کتابها مثل نسیم بهاری باعث طراوت بخشیدن به روح انسان شده و تشنگی روح انسان را سیراب میکنند.
در این بین کتابها اگر از خوبیها، زیباییها و راستیها بگوید، درخت زندگی، پربار و محکم خواهد شد. کتابهای مفید و علمی، در شرافت و افتخار، برتر از حتی خون شهیداناند و چنان گران بهایند که حضرت رسول (ص) در این مورد میفرماید: «هرگاه مؤمنی از دنیا برود و و از او یک ورق که بر آن نکته علمی نگاشته شده باشد، باقی بماند، سپری بین او و آتش جهنّم خواهد بود.
باید در انتخاب کتاب دقت کنیم، چرا که بعضی از کتابها خیلی عمیقند که جهان با همه وسعتش در آن گم میشودو بعضی از آن ها آن قدر کوچکند که خود را به زور نشان دادهاند.
ممکن است نه به عمق کتابهای خیلی عمیق پی برده و نه از کوچکی کتابهای سطحی سودی ببریم پس باید کتابی که انتخاب می کنیم مناسب با قدرت درک و فهم ما باشد. کتاب باید مفید باشد.
باید وقتی کتاب میخواهی، چیزی بفهمی، چیزی را حس کنی، باید چیزی را به دست آوری، باید نفعی و معنایی ببری؛ حداقل به اندازه وقتی که گذرانده ای. باید کتابها مفید و بزرگوار باشند.